گذشتهی ساده:
bowledشکل سوم:
bowledسومشخص مفرد:
bowlsوجه وصفی حال:
bowlingشکل جمع:
bowlsکاسه، پیاله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Hossein filled his bowl with soup.
حسین کاسهی خود را پر از سوپ کرد.
a bowl full of fruits
یک کاسه پر از میوه
five bowls of soup
پنج کاسه سوپ
جام، قدح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She brought a bowl of wine to the dinner table.
قدح شرابی را سر میز شام آورد.
She filled a bowl of wine and toasted to their new life together.
جام شراب را پر کرد و به سلامتی زندگی مشترک و جدیدشان نوشید.
قسمت کاسهشکل و گرد برخی اشیا (مثل قاشق)
the bowl of a spoon
پهنهی قاشق
the bowl of a pipe
حقهی چپق
زمین گرد و کاسهمانند
That bowl was perfect for a picnic.
آن زمین گرد برای پیکنیک بسیار مناسب بود.
The bowl was filled with freshly cut grass.
زمین گرد پر از علفهای تازهکوتاهشده بود.
استادیوم، ورزشگاه
The bowl was full of cheering fans.
استادیوم پر از هواداران تشویقکننده بود.
an athletic bowl
استادیوم ورزشی
توپ سنگین و چوبی که در بازی بولینگ استفاده میشود
She threw the bowl, hoping to get a strike.
توپ را به امید اصابت (استرایک) پرتاب کرد.
She threw the bowl towards the pins.
توپ را به طرف مهرههای بطریشکل انداخت.
ورزش بولینگ
Rose Bowl
مسابقهی نهایی فوتبال (در روز اول ژانویه در شهر لوسآنجلس)
The bowl was an exciting match to watch.
بولینگ مسابقهای دیدنی بود.
بولینگ بازی کردن، در بولینگ توپ انداختن، در بولینگ امتیاز آوردن
to bowl 190
در بولینگ 190 امتیاز آوردن
It's his turn to bowl.
نوبت اوست که توپ بیاندازد.
سریع رفتن، به سرعت حرکت کردن
کلمه "bowl" در زبان انگلیسی چندین معنی و کاربرد دارد که در ادامه به تفصیل به بررسی آن میپردازیم.
۱. تعریف و معانی
در سادهترین شکل، "bowl" به معنای یک ظرف گرد و عمیق است که معمولاً برای سرو غذا، سالاد یا سوپ استفاده میشود. این ظرف معمولاً دیوارههای بلندی دارد و میتواند از مواد مختلفی مانند سرامیک، شیشه، پلاستیک یا فلز ساخته شود.
۲. کاربردهای مختلف
- ظرف غذا: یکی از رایجترین کاربردهای "bowl" به عنوان ظرف غذا است. مثلاً وقتی شما سوپ یا سالاد درست میکنید، آن را در یک "bowl" سرو میکنید.
- ورزش: "Bowling" به معنای بازی بولینگ است که در آن بازیکنان توپهایی را به سمت پینهای چوبی پرتاب میکنند و به هدف خراب کردن آنها تلاش میکنند. در اینجا "bowl" به عنوان فعل نیز به کار میرود.
- محتویات: "bowl" میتواند به معنای محتویات درون ظرف نیز باشد. مثلاً "a bowl of fruit" به معنای "یک کاسه میوه" است.
۳. نکات جالب
- تاریخچه: استفاده از ظروف به شکل "bowl" به هزاران سال پیش برمیگردد. در تمدنهای باستانی مانند مصر و چین، از این نوع ظروف برای سرو غذا استفاده میشده است.
- طراحی: طراحی "bowl" میتواند بسیار متنوع باشد. از کاسههای ساده و مینیمالیستی گرفته تا کاسههای هنری و تزئینی که میتوانند به عنوان دکوراسیون نیز استفاده شوند.
- سبک زندگی سالم: در دنیای مدرن، استفاده از "bowl" به عنوان ظرفی برای سرو غذاهای سالم و خوشمزه مانند سالادها و مخلوطهای میوه بسیار مرسوم شده است. به اصطلاح "bowl meals" که به وعدههای غذایی سالم و متنوع در یک کاسه اشاره دارد، به محبوبیت زیادی دست یافته است.
- بازی بولینگ: این ورزش که در ایالات متحده و بسیاری از کشورها طرفداران زیادی دارد، به طور رسمی در سال ۱۸۹۵ تأسیس شد و امروزه به عنوان یک ورزش رقابتی شناخته میشود.
۴. اصطلاحات مرتبط
- "Bowl over": این اصطلاح به معنای تحت تأثیر قرار دادن کسی به شدت است. به عنوان مثال، "I was bowled over by her performance" به معنای "من به شدت تحت تأثیر عملکرد او قرار گرفتم" است.
- "Bowl of cherries": این اصطلاح به معنای زندگی آسان و بدون مشکل است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bowl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bowl