چرخک، غلتک، بارکش کوتاه، تراندن، غلتاندن، گشتن،چرخیدن، غل خوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This bed has four trundles.
این تختخواب چهار چرخک دارد.
The fruit seller trundled his cart along the street.
میوهفروش چرخدستی خود را در خیابان میکشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trundle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trundle