امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Truckle

ˈtrʌkl̩ ˈtrʌkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive
چاپلوسی کردن، با چرخ کوچک مخصوص غلتاندن، چرخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truckle

  1. verb fawn
    Synonyms:
    apple-polish be servile bootlick brownnose butter up cajole fall all over fall on one’s knees flatter grovel honey up kiss one’s feet kiss-up kowtow lay it on lick boots massage oil pay court play up to scratch one’s back stroke suck up to toady woo

ارجاع به لغت truckle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truckle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truckle

لغات نزدیک truckle

پیشنهاد بهبود معانی