امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Truckle

ˈtrʌkl̩ ˈtrʌkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive
چاپلوسی کردن، با چرخ کوچک مخصوص غلتاندن، چرخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truckle

  1. verb fawn
    Synonyms:
    flatter woo cajole butter up stroke play up to apple-polish suck up to brownnose toady be servile kowtow grovel pay court massage lay it on honey up bootlick scratch one’s back kiss-up oil lick boots fall all over fall on one’s knees kiss one’s feet

ارجاع به لغت truckle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truckle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truckle

لغات نزدیک truckle

پیشنهاد بهبود معانی