غذا و آشپزی کسرول (نوعی غذای گوشتی که در ظرف بزرگ با دیوارهی عمیق در فر پخته میشود.)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She prepared a hearty chicken casserole for the family dinner.
او کسرول مرغ مقوی برای شام خانوادگی آماده کرد.
The recipe called for a mix of vegetables and cheese in the casserole.
دستور پخت مخلوطی از سبزیجات و پنیر را در کسرول میخواست.
قابلمه، آرامپز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He brought a warm casserole to the potluck party.
او یک قابلمهی گرم به مهمانی غذای مختصر آورد.
The casserole was filled with layers of cheese and vegetables.
آرامپز را با لایههایی از پنیر و سبزیجات پر کرده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «casserole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/casserole