با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Casserole

ˈkæsəroʊl ˈkæsərəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adverb C2
    نوعی غذای مرکب از گوشت وارد، ظرف خوراک پزی سفالی یا شیشه‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد casserole

  1. noun dish consisting of a combination of cooked food
    Synonyms: covered dish, goulash, hash, meat pie, pot pie, pottage, stew, stroganoff

ارجاع به لغت casserole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «casserole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/casserole

لغات نزدیک casserole

پیشنهاد بهبود معانی