فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stew

stuː stjuː

گذشته‌ی ساده:

stewed

شکل سوم:

stewed

سوم‌شخص مفرد:

stews

وجه وصفی حال:

stewing

شکل جمع:

stews

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

تاس‌کباب

beef stew

تاس کباب گوشت گاو

noun

نگرانی، ناراحتی، جوش زنی، بی تابی، دلواپسی، آزردگی، گرمی، داغی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The accountants stewed in a windowless room eight hours a day.

حسابدارها در یک اتاق بی‌پنجره روزی هشت ساعت از گرما کلافه می‌شدند.

He is caught in a stew.

بدجوری گرفتار شده است.

غذا و آشپزی خورش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

meat and vegetable stew

خورش قورمه‌سبزی

verb - intransitive

(از شدت اضطراب و غیره) به خود پیچیدن، جوش زدن

to go into a stew

کلافه شدن یا به خود پیچیدن

She was so stewed up with anxiety that she could not sleep or eat at all.

آن‌قدر از دلواپسی به خود می‌پیچید که اصلاً خواب و خوراک نداشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He decided not to stew over his son's misdeeds any more.

تصمیم گرفت که دیگر درباره‌ی سیاهکاری‌های پسرش جوش نزند.

verb - transitive

غذا و آشپزی آهسته جوشانیدن، آهسته پختن، دم کردن

I stewed the beef for two hours.

گوشت گاو را دو ساعت آرام پختم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stew

  1. noun mixture, miscellany
    Synonyms:
    medley jumble mishmash mélange potpourri olio hash soup brew pie goulash mulligan miscellany salmagundi pasticcio
    Antonyms:
    element
  1. noun commotion; mental upset
    Synonyms:
    worry agitation confusion turmoil fuss tumult fretting flap sweat dither pother turbulence lather fuming tizzy snit
    Antonyms:
    calm ease control happiness
  1. verb worry; steam
    Synonyms:
    worry fret fuss boil simmer seethe fume chafe pother
    Antonyms:
    not care

Idioms

stew in one's own juice

عاقبت اعمال خود را چشیدن، از کرده‌ی خود رنج بردن

ارجاع به لغت stew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stew

لغات نزدیک stew

پیشنهاد بهبود معانی