آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ آذر ۱۴۰۴

    Stew

    stuː stjuː

    گذشته‌ی ساده:

    stewed

    شکل سوم:

    stewed

    سوم‌شخص مفرد:

    stews

    وجه وصفی حال:

    stewing

    شکل جمع:

    stews

    معنی stew | جمله با stew

    noun countable uncountable

    غذا و آشپزی خورش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    She prepared a hearty stew with lamb and vegetables for the family.

    او خورشی مقوی با گوشت بره و سبزی‌جات برای خانواده آماده کرد.

    Fish stew is common in coastal regions and is often served with bread.

    خورش ماهی در مناطق ساحلی رایج است و معمولاً با نان سرو می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    meat and vegetable stew

    خورش قورمه‌سبزی

    beef stew

    تاس کباب گوشت گاو

    verb - transitive

    غذا و آشپزی آهسته پختن، آرام‌پز کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    I stewed the beef for two hours.

    گوشت گاو را دو ساعت آرام پختم.

    The vegetables should be stewed slowly to preserve their flavor.

    سبزی‌جات باید آهسته پخته شوند تا طعم خود را حفظ کنند.

    verb - intransitive informal

    حرص خوردن، نگران بودن، کلافه بودن، دل‌خور بودن، جوش زدن

    The accountants stewed in a windowless room eight hours a day.

    حسابدارها در یک اتاق بی‌پنجره روزی هشت ساعت از گرما کلافه می‌شدند.

    He decided not to stew over his son's misdeeds any more.

    تصمیم گرفت که دیگر درباره‌ی سیاهکاری‌های پسرش جوش نزند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She was so stewed up with anxiety that she could not sleep or eat at all.

    آن‌قدر از دلواپسی به خود می‌پیچید که اصلاً خواب و خوراک نداشت.

    He is caught in a stew.

    بدجوری گرفتار شده است.

    to go into a stew

    کلافه شدن یا به خود پیچیدن

    verb - intransitive

    انگلیسی بریتانیایی وقت تلف کردن، علاف بودن، به بطالت گذراندن، ول گشتن

    They sat around stewing instead of looking for work.

    به‌جای دنبال کار گشتن، نشسته بودند و وقت تلف می‌کردند.

    If you keep stewing all day, your skills will slowly disappear.

    اگر تمام روز را به بطالت بگذرانی، مهارت‌هایت به‌تدریج از بین می‌روند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stew

    1. noun mixture, miscellany
      Synonyms:
      medley jumble mishmash mélange potpourri olio hash soup brew pie goulash mulligan miscellany salmagundi pasticcio
      Antonyms:
      element
    1. noun commotion; mental upset
      Synonyms:
      worry agitation confusion turmoil fuss tumult fretting flap sweat dither pother turbulence lather fuming tizzy snit
      Antonyms:
      calm ease control happiness
    1. verb worry; steam
      Synonyms:
      worry fret fuss boil simmer seethe fume chafe pother
      Antonyms:
      not care
    1. verb to boil
      Synonyms:
      boil simmer braise parboil fricassee

    Idioms

    stew in one's own juice

    عاقبت اعمال خود را چشیدن، از کرده‌ی خود رنج بردن

    سوال‌های رایج stew

    گذشته‌ی ساده stew چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده stew در زبان انگلیسی stewed است.

    شکل سوم stew چی میشه؟

    شکل سوم stew در زبان انگلیسی stewed است.

    شکل جمع stew چی میشه؟

    شکل جمع stew در زبان انگلیسی stews است.

    وجه وصفی حال stew چی میشه؟

    وجه وصفی حال stew در زبان انگلیسی stewing است.

    سوم‌شخص مفرد stew چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد stew در زبان انگلیسی stews است.

    ارجاع به لغت stew

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stew

    لغات نزدیک stew

    • - steven
    • - stevenson
    • - stew
    • - stew in one's own juice
    • - steward
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.