آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Lather

ˈlæðər ˈlɑːðə

معنی lather | جمله با lather

noun verb - transitive verb - intransitive adverb

کف صابون، کف یا عرق اسب، صابون زدن، کف به دهان آوردن، هیجان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Before shaving, he puts lather on his face.

قبل از ریش‌تراشی کف صابون به‌‌صورت خود می‌مالد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lather

  1. noun bubbles
  1. verb cause to bubble
    Antonyms:

Collocations

in a lather

مشتاق و دلواپس (به‌ویژه به‌خاطر کمبود وقت یا شتاب)

ارجاع به لغت lather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lather

لغات نزدیک lather

پیشنهاد بهبود معانی