فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tizzy

ˈtɪzi ˈtɪzi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun plural
    (عامیانه) هیاهو (به‌ویژه هیاهو درباره‌ی چیز کم‌اهمیت)، سروصدای بیجا، غوغای پوچ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tizzy

  1. noun A condition of excited distress
    Synonyms: fume, snit, state, dither, sweat, pother, swivet, fuss, flap

ارجاع به لغت tizzy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tizzy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tizzy

لغات نزدیک tizzy

پیشنهاد بهبود معانی