فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Pother

ˈpɒðər ˈpɒðə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( apothecary =) سر‌وصدا، جنجال، هیاهو، آمد‌و‌رفت،حالت اضطراب، نگرانی، مضطرب، شدن، آشوبناک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pother

  1. noun needless trouble
    Synonyms:
    bother fuss worry disturbance annoyance agitation confusion commotion stir uproar hassle turmoil ado bustle harass flap controversy botheration dither flutter to-do tizzy
  1. verb to worry over trifles
    Synonyms:
    fuss chafe flap take on dither

ارجاع به لغت pother

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pother» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pother

لغات نزدیک pother

پیشنهاد بهبود معانی