ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Potholder

ˈpɑːtˌhoʊldər ˈpɒtˌhəʊldə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    (به‌منظورِ محافظت از دست هنگام برداشتن دیگ داغ و غیره) دستگیره‌ی آشپزخانه
    • - By the early 20th century, potholders were regularly featured in United States' advertisements.
    • - در اوایل قرن بیستم، دستگیره‌های آشپزخانه به‌طور مرتب در تبلیغات ایالات متحده نمایش داده می‌شدند.
    • - Potholders are frequently made of polyester and/or cotton.
    • - دستگیره‌های آشپزخانه اغلب از پلی‌استر و/یا پنبه ساخته می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد potholder

  1. noun pad for holding hot dishes
    Synonyms: hot pad, oven mitt, potholder

ارجاع به لغت potholder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «potholder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/potholder

لغات نزدیک potholder

پیشنهاد بهبود معانی