با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bustle

ˈbʌsl ˈbʌsl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bustled
  • شکل سوم:

    bustled
  • سوم‌شخص مفرد:

    bustles
  • وجه وصفی حال:

    bustling
  • شکل جمع:

    bustles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
شلوغ شدن، به جنب‌وجوش افتادن، در تکاپو بودن، این‌ور و آن‌ور دویدن، های‌وهوی داشتن، تقلا داشتن، کشمکش داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Once again, the Tehran stock market was bustling.
- بازار سهام تهران بار دیگر به جنب‌وجوش افتاد.
- Servants were bustling in and out of the kitchen.
- پیشخدمت‌ها در داخل و خارج از آشپزخانه در تکاپو بودند.
noun uncountable
تکاپو، جنب‌وجوش، های‌وهوی، جنبش، تقلا، کشمکش، شلوغی
- the hustle and bustle of the big city
- شلوغی و جنب‌وجوش شهر بزرگ
- the bustling manager of that company
- مدیر پرتکاپوی آن شرکت
- The bustle of the airport gave me a headache.
- شلوغی فرودگاه سرم را به درد آورد.
noun countable
فنر دامن، فنر پشت دامن‌های دوره‌ی ویکتوریایی
- The fashion of wearing a bustle declined in the early 20th century.
- مد پوشیدن فنر دامن در اوایل قرن ۲۰ کاهش یافت.
- The Victorian lady's dress was accentuated by a voluminous bustle.
- لباس خانم ویکتوریایی با فنر دامن بزرگی برجسته شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bustle

  1. noun quick and busy activity
    Synonyms: ado, agitation, clamor, commotion, do, excitement, flurry, furor, fuss, haste, hubbub, hurly-burly, hurry, pother, rumpus, stir, to-do, tumult, turmoil, uproar, whirl, whirlpool, whirlwind
    Antonyms: laziness, relaxation
  2. verb move around quickly, busily
    Synonyms: bestir, dash, dust, flit, flutter, fuss, hasten, hum, hurry, hustle, run, rush, scamper, scramble, scurry, scuttle, stir, tear, whirl, whisk

ارجاع به لغت bustle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bustle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bustle

لغات نزدیک bustle

پیشنهاد بهبود معانی