آخرین به‌روزرسانی:

دوست داشتنی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / doostdaashtani /

lovely, likeable, amiable, dear, nice, friendly, lovable, pleasant, cuddly, favorite, sociable, simpatico, desirable, personable

خواستنی

معلم جدید ما آدم دوست داشتنی است.

Our new teacher is a darling.

یک پیرزن مهربان و دوست‌داشتنی

a kind, likeable old woman

عامیانه peach

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دوست داشتنی

  1. مترادف:
    خواستنی عزیز گرامی محبوب ملوس نازنین

ارجاع به لغت دوست داشتنی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوست داشتنی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوست داشتنی

لغات نزدیک دوست داشتنی

پیشنهاد بهبود معانی