آخرین به‌روزرسانی:

عزیز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aziz /

dear, cherished, darling, treasured, beloved, dearie, precious, honey, good, prized, lief

گرامی، شریف، بزرگوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مادرم برایم خیلی عزیز بود.

My mother was very dear to me.

دوستان عزیز، خوش آمدید!

Dear friends, welcome!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

همیشه آن خاطره را عزیز خواهم داشت.

I will always hold that memory dear.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عزیز

  1. مترادف:
    ارجمند شایسته عالیقدر عزتمند گرامی گرانمایه محترم نورچشم
    متضاد:
    ذلیل

ارجاع به لغت عزیز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عزیز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عزیز

لغات نزدیک عزیز

پیشنهاد بهبود معانی