آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

گرامی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / geraami /

beloved, bosom, darling, precious, welcome, dear, estimable, sweetie, honey

beloved

bosom

darling

precious

welcome

dear

estimable

sweetie

honey

محترم، عزیز، ارجمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مادربزرگ گرامی‌ام همیشه لبخند بر لب داشت.

My beloved grandmother always had a smile on her face.

دوستان بسیار گرامی

dearly beloved friends

نمونه‌جمله‌های بیشتر

هم‌میهنان گرامی ...

dear countrymen, ...

مهمان گرامی

a welcome guest

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرامی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت گرامی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرامی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرامی

لغات نزدیک گرامی

پیشنهاد بهبود معانی