محترم به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
قابل احترام، عزیز و گرامی
فونتیک فارسی
mohtaram
صفت
honorable, nice, respectable, reverend, sacred, upright, venerable, worshipful, upstanding, good, respected, dear, reputable, estimable, gentlemanly, decent, prestigious, genteel
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- دانش‌آموزان به‌دلیل رفتار محترم و موفقیت‌های تحصیلی خود جوایزی دریافت کردند.
- The students received awards for their honorable behavior and academic achievements.
- دکتر محترم به مراقبت دلسوزانه معروف بود.
- The respected doctor was known for his compassionate care.
مترادف و متضاد محترم
- ارجمند، باآبرو، بااعتبار، باشخصیت، بزرگوار، شخیص، شریف، حرمت‌دار، با حرمت، عزتمند، قابل احترام، عزیز، گرامی، گرانقدر، گرانمایه، متشخص، محتشم، معز، معزز، معظم، مکرم، مکرم، موقر ≠ بی‌حیثیت، خوار
ارجاع به لغت محترم
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «محترم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محترم
لغات نزدیک محترم
- - محترق کردن موشک پس فکن
- - محترق کردنی
- - محترم
- - محترم شماری
- - محترم شمردن