آخرین به‌روزرسانی:

محتشم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / mohtasham /

magnificent, pompous, glorious, lofty

باشکوه، مهتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سبک نوشتاری محتشم نویسنده آنقدر پرمایه بود که کتابش را غیرقابل‌خواندن می‌کرد.

The author’s pompous writing style was so dense that it made the book almost unreadable.

تیم برنده پیروزی محتشم خود را جشن گرفت.

The victorious team celebrated their glorious win.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محتشم

  1. مترادف:
    جلیل باحشمت شکوهمند شوکتمند محترم مهتر بزرگ
  1. مترادف:
    توانگر ثروتمند متمول

ارجاع به لغت محتشم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محتشم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محتشم

لغات نزدیک محتشم

پیشنهاد بهبود معانی