سلامتی، تندرستی، عافیت، خوبی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She prioritizes her wellness by practicing yoga daily.
او سلامتی خود را با تمرین روزانهی یوگا در اولویت قرار میدهد.
The community center offers various programs focused on wellness.
مرکز اجتماعی برنامههای مختلفی را با تمرکز بر تندرستی ارائه میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wellness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wellness