آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Wellness

ˈwelnəs ˈwelnəs

معنی wellness | جمله با wellness

noun uncountable

سلامتی، تندرستی، عافیت، خوبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

She prioritizes her wellness by practicing yoga daily.

او سلامتی خود را با تمرین روزانه‌ی یوگا در اولویت قرار می‌دهد.

The community center offers various programs focused on wellness.

مرکز اجتماعی برنامه‌های مختلفی را با تمرکز بر تندرستی ارائه می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wellness

  1. noun a healthy state of wellbeing free from disease
    Synonyms:
    Antonyms:
    illness unwellness

سوال‌های رایج wellness

معنی wellness به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «wellness» در زبان فارسی به معنای «سلامت» یا «تندرستی» است.

واژه‌ی wellness مفهومی فراتر از نبود بیماری را در بر می‌گیرد. در واقع، به حالتی از تعادل جسمی، روانی و اجتماعی گفته می‌شود که در آن فرد نه تنها از نظر بدنی سالم است، بلکه از لحاظ ذهنی و عاطفی نیز احساس آرامش، رضایت و انرژی می‌کند. این مفهوم در دوران معاصر، به‌ویژه با گسترش سبک زندگی سالم و آگاهی بیشتر از اهمیت سلامت روان، جایگاه ویژه‌ای یافته است.

از دیدگاه علمی و پزشکی، wellness به معنای رویکردی فعال نسبت به سلامت است؛ یعنی فرد تنها منتظر درمان بیماری‌ها نمی‌ماند، بلکه با تغذیه‌ی مناسب، ورزش منظم، خواب کافی و مدیریت استرس، برای حفظ تندرستی خود تلاش می‌کند. این نگرش پیشگیرانه، بر خلاف درمان‌محوری سنتی، تأکید دارد که سلامت نتیجه‌ی انتخاب‌های روزانه و شیوه‌ی زندگی است، نه صرفاً نتیجه‌ی دارو یا درمان.

از نظر روان‌شناختی، wellness پیوندی عمیق با آرامش ذهن، رضایت درونی و تعادل احساسی دارد. فردی که از تندرستی واقعی برخوردار است، توانایی مقابله با فشارهای روزمره را دارد، ارتباطات سالم برقرار می‌کند و از احساس هدفمندی در زندگی برخوردار است. در این معنا، سلامت روانی بخش جدایی‌ناپذیر از wellness به شمار می‌آید. به همین دلیل، امروزه مراکز «سلامت و تندرستی» تنها به ورزش یا تغذیه نمی‌پردازند، بلکه مدیتیشن، یوگا، مشاوره‌ی روانی و فعالیت‌های ذهن‌آرام را نیز در برنامه‌های خود می‌گنجانند.

در حوزه‌ی فرهنگی و اجتماعی، wellness تبدیل به یک جنبش جهانی شده است. شرکت‌ها، مدارس و حتی دولت‌ها به اهمیت آن پی برده‌اند و برنامه‌هایی برای ارتقای سلامت کارکنان یا شهروندان اجرا می‌کنند. در این میان، صنعت عظیمی حول محور wellness شکل گرفته که شامل گردشگری سلامت، محصولات طبیعی، خدمات مشاوره‌ی تغذیه، و حتی فناوری‌های پوشیدنی برای پایش سلامت است. این نشان می‌دهد که مفهوم تندرستی به یکی از ارزش‌های اصلی زندگی مدرن بدل شده است.

wellness نماد درک تازه‌ای از سلامت است — نگاهی که انسان را موجودی یکپارچه می‌بیند و سلامت او را در ارتباط با بدن، ذهن و روح معنا می‌کند. این واژه ما را به یاد می‌آورد که مراقبت از خود، تنها به معنای درمان بیماری نیست، بلکه سفری آگاهانه برای رسیدن به هماهنگی درونی و کیفیت بالای زندگی است.

ارجاع به لغت wellness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wellness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wellness

لغات نزدیک wellness

پیشنهاد بهبود معانی