آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Health

helθ helθ

معنی health | جمله با health

noun interjection uncountable A2

تندرستی، بهبودی، سلامت، مزاج، حال

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Alcohol endangered his health.

الکل سلامتی او را به مخاطره انداخت.

After a while, he recovered his health.

پس از چندی تندرستی خویش را بازیافت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

mental health

سلامت روان

to enjoy good health

از تندرستی برخوردار بودن

He is in bad health.

وضع مزاجی او خوب نیست.

How is your health today?

امروز مزاج شریف چطور است؟

dental health

بهداشت دندان‌ها

the public health program

برنامه‌ی بهداشت همگانی

Moral corruption jeopardizes a society's health.

فساد اخلاقی سلامت اجتماع را به خطر می‌اندازد.

To your health!

به سلامتی!

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد health

  1. noun physical, mental wellness
    Synonyms:
    fitness energy strength vigor well-being form condition shape constitution state tone healthiness soundness lustiness prime bloom good condition healthfulness robustness haleness euphoria fettle pink clean bill top form fine feather stamina hardiness salubrity hardihood eupepsia wholeness salubriousness verdure tonicity

Collocations

health insurance

بیمه‌ی سلامت، بیمه‌ی درمانی، بیمه‌ی خدمات درمانی، بیمه‌ی تندرستی

لغات هم‌خانواده health

سوال‌های رایج health

معنی health به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «health» در زبان فارسی به «سلامت» یا «تندرستی» ترجمه می‌شود.

سلامت مفهومی بنیادین در زندگی انسان است که تنها به نبود بیماری یا ناتوانی محدود نمی‌شود، بلکه به حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی اشاره دارد. وقتی از «health» سخن می‌گوییم، به مجموعه‌ای از عوامل درونی و بیرونی توجه داریم که کیفیت زندگی فرد را شکل می‌دهند. این واژه در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف همواره به‌عنوان یکی از ارزشمندترین دارایی‌های بشر شناخته شده است، زیرا بدون آن دیگر ابعاد زندگی به‌درستی قابل تجربه نیستند.

از منظر جسمی، سلامت به کارکرد درست اندام‌ها و دستگاه‌های بدن مربوط می‌شود. تغذیه‌ی مناسب، ورزش منظم، خواب کافی و رعایت بهداشت فردی از مهم‌ترین عواملی هستند که در حفظ سلامت جسم نقش دارند. بدن سالم به انسان امکان می‌دهد با انرژی و توانایی بیشتر به فعالیت‌های روزمره، کار و تفریح بپردازد و در برابر بیماری‌ها و فشارهای محیطی مقاومت بیشتری داشته باشد.

سلامت روانی نیز بخش جدایی‌ناپذیر از مفهوم «health» است. ذهن آرام و متعادل توانایی انسان را در تصمیم‌گیری، مدیریت استرس و برقراری روابط اجتماعی بهبود می‌بخشد. فردی که از سلامت روانی برخوردار است، نه‌تنها در برابر فشارهای زندگی مقاوم‌تر عمل می‌کند، بلکه می‌تواند خلاقیت و استعدادهای خود را بهتر شکوفا کند. روان‌شناسان معتقدند سلامت جسم و روان ارتباطی دوسویه دارند؛ به این معنا که اختلال در یکی، می‌تواند دیگری را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

سلامت اجتماعی بعد دیگری از این مفهوم است. این جنبه به توانایی فرد در برقراری تعامل‌های مثبت، ایفای نقش در جامعه و دسترسی به منابع و حمایت‌های اجتماعی اشاره دارد. فردی که در جامعه احساس امنیت، احترام و تعلق کند، از سطح سلامت کلی بالاتری برخوردار خواهد بود. نبود سلامت اجتماعی می‌تواند حتی سلامت جسم و روان را به خطر بیندازد، زیرا احساس انزوا یا بی‌عدالتی فشارهای عاطفی و روانی شدیدی ایجاد می‌کند.

از منظر علمی و پزشکی، «health» حوزه‌ای گسترده را شامل می‌شود که پژوهش‌ها، خدمات و سیاست‌های متعددی را در بر می‌گیرد. پیشرفت‌های پزشکی، توسعه فناوری‌های نوین درمانی، و افزایش آگاهی عمومی درباره سبک زندگی سالم، همه در ارتقای سطح سلامت جوامع نقش داشته‌اند. سلامت موضوعی پویا و متغیر است که تحت تأثیر محیط، سبک زندگی، ژنتیک و شرایط اجتماعی قرار دارد. به همین دلیل، حفظ و ارتقای سلامت نیازمند تلاش فردی و جمعی مداوم است.

ارجاع به لغت health

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «health» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/health

لغات نزدیک health

پیشنهاد بهبود معانی