آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Health Insurance

ˈhelθ ɪnˌʃɔːrns ˈhelθ ɪnˌʃɔːrəns

معنی health insurance | جمله با health insurance

collocation noun uncountable

بیمه‌ی سلامت، بیمه‌ی درمانی، بیمه‌ی خدمات درمانی، بیمه‌ی تندرستی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The government provides health insurance for low-income individuals.

دولت برای افراد کم‌درآمد بیمه‌ی خدمات درمانی ارائه می‌کند.

Health insurance can significantly reduce medical expenses for families.

بیمه‌ی سلامت می‌تواند هزینه‌های درمانی خانواده‌ها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Many people rely on health insurance for essential medical care.

بسیاری از مردم برای مراقبت‌های پزشکی ضروری به بیمه‌ی درمانی متکی هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد health insurance

  1. noun medical insurance
    Synonyms:
    health plan medicare medicaid managed care major medical group medical insurance comprehensive medical insurance

ارجاع به لغت health insurance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «health insurance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/health-insurance

لغات نزدیک health insurance

پیشنهاد بهبود معانی