امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vigor

ˈvɪɡər ˈvɪɡə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی vigour است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
قدرت، نیرومندی، زور، نیرو، انرژی، توان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- intellectual vigor
- نیروی عقلانی
- the vigor of a storm
- قدرت یک توفان
noun uncountable
بنیه، شور، حرارت، تب و تاب
- the vigor of youth
- شور جوانی
noun uncountable
گیاه‌شناسی قدرت رشد، رشد تند و حاکی از سلامتی
- a plant that grows with vigor
- گیاهی که خوب رشد می‌کند
noun uncountable
شدت، ستهمی، سختی، زور
- the vigor of her denial
- شدت انکار او
- They attacked with additional vigor.
- آنان با شدت بیشتر حمله کردند.
- a drug that acts with vigor
- دارویی که خوب اثر می‌کند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vigor

  1. noun power, energy
    Synonyms: ability, action, activity, agility, alertness, bang, birr, bounce, capability, capacity, dash, drive, dynamism, endurance, enterprise, exercise, fire, force, get-up-and-go, go, hardiness, healthiness, intensity, juice, kick, liveliness, lustiness, might, motion, moxie, muscle, nimbleness, pep, pith, potency, puissance, punch, push, quickness, snap, sock, soundness, starch, steam, strength, tuck, urgency, vehemence, vim, vitality, well-being, zing, zip
    Antonyms: enervation, idleness, inactivity, lethargy, weakness

ارجاع به لغت vigor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vigor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vigor

لغات نزدیک vigor

پیشنهاد بهبود معانی