شکل جمع:
intensities( intension ) سختی، شدت، فزونی، نیرومندی، قوت، کثرت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the intensity of the sun's rays
شدت پرتوهای خورشید
rains of unparalleled intensity
بارانهایی باشدت بیسابقه
His poetry lacks the intensity and depth of Hafez' poetry.
شعر او فاقد شورمندی و عمق شعر حافظ است.
the intensity of his fever
حادی تب او
the intensity of their activity
شور فعالیت آنها
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intensity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intensity