صفت تفضیلی:
more intensiveصفت عالی:
most intensiveفشرده، شدید (کلاس و فعالیت و غیره)
intensive Kurdish language courses
کلاسهای فشردهی زبان کُردی
an intensive language course
دورهی فشرده زبان
intensive efforts
کوششهای شدید
متمرکز، فشرده (شیوه و متد و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Intensive farming is a method of agricultural production that aims to maximize crop yield through the use of modern technology and practices.
کشاورزی متمرکز روشی برای تولید محصولات کشاورزی است که هدف آن به حداکثر رساندن عملکرد محصول از طریق استفاده از فناوری و شیوههای مدرن است.
The use of pesticides and fertilizers in intensive farming can have negative effects on biodiversity and ecosystem health.
استفاده از آفتکشها و کودها در کشاورزی فشرده میتواند اثرات منفی بر تنوع زیستی و سلامت اکوسیستم داشته باشد.
دستور زبان (عنصر زبانی) تأکیدی
آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
She used an intensive adverb to add emphasis to her statement.
او از قید تأکیدی برای تأکید بیشتر بر گفتهی خود استفاده کرد.
The intensive adverb in that sentence emphasized the action.
قید تأکیدی در آن جمله بر عمل تأکید داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intensive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intensive