صفت تفضیلی:
more comprehensiveصفت عالی:
most comprehensiveجامع، مبسوط، کامل، مفصل (گزارش و غیره)، فراگیر (قانون و غیره)، گسترده، وسیع (دانش و ذهن و غیره)، فهیم، دانا، بافهم (شخص)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
She has had a comprehensive training in the field of computers.
او در زمینهی کامپیوتر آموزش جامعی دیده است.
a comprehensive history of America
تاریخ مبسوط امریکا
a comprehensive student of racial affairs
یک پژوهشگر دانا در امور نژادی
انگلیسی بریتانیایی جامع (مدرسه یا آموزش)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The comprehensive education system in the UK aims to provide equal opportunities for all students.
هدف سیستم آموزشی جامع در بریتانیا فراهم کردن فرصتهای برابر برای همهی دانشآموزان است.
Students in comprehensive schools have the opportunity to interact with peers from different backgrounds and abilities.
دانشآموزان در مدارس جامع این فرصت را دارند که با همسالان خود با پیشینهها و تواناییهای مختلف ارتباط برقرار کنند.
انگلیسی بریتانیایی مدرسهی جامع
The government is responsible for funding and maintaining the comprehensives across the country.
حکومت مسئول تأمین مالی و حفظ مدارس جامع در سراسر کشور است.
Many parents choose to send their children to a comprehensive.
بسیاری از والدین تصمیم میگیرند که فرزندان خود را به مدرسهی جامع بفرستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «comprehensive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comprehensive