فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Far-reaching

fɑːrˈriːt͡ʃɪŋ fɑːˈriːt͡ʃɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

دوررس، وسیع ،شامل (بسی چیزها)، گسترده، دارای اثر زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The revolution had far-reaching consequences.

انقلاب دارای پیامدهای دور رسی بود.

the far-reaching influence of Ferdowsi on the Persian language

اثر ژرف فردوسی بر زبان پارسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد far-reaching

  1. adjective broad, widespread
    Synonyms:
    wide sweeping extensive far-ranging pervasive significant important momentous
    Antonyms:
    narrow unimportant insignificant trivial incomprehensible

ارجاع به لغت far-reaching

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «far-reaching» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/far-reaching

لغات نزدیک far-reaching

پیشنهاد بهبود معانی