جامع، بیاستثنا، فراگیرنده، شامل، تند، بنیانکن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the sweeping curve of the bay
انحنای گستردهی خلیج
a sweeping generalization
عمومیت دادن سرسری
sweeping economic reforms
اصلاحات همهجانبهی اقتصادی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sweeping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sweeping