رفتگر، جاروکش، سپور
His father is a sweeper.
پدرش رفتگر است.
I'll check to see if we need another sweeper.
بررسی می کنم ببینم آیا به یک رفتگر دیگر نیاز داریم.
(فوتبال) دفاع آخر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sweeper played a role as a tough defender.
دفاع آخر نقش یک مدافع سرسخت را ایفا کرد.
He was the sweeper of a powerhouse team.
او دفاع آخر یک تیم قدرتمند بود.
روبنده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sweeper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sweeper