فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sweeper

ˈswiːpər ˈswiːpə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

رفتگر، جاروکش، سپور

His father is a sweeper.

پدرش رفتگر است.

I'll check to see if we need another sweeper.

بررسی می کنم ببینم آیا به یک رفتگر دیگر نیاز داریم.

noun countable

(فوتبال) دفاع آخر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The sweeper played a role as a tough defender.

دفاع آخر نقش یک مدافع سرسخت را ایفا کرد.

He was the sweeper of a powerhouse team.

او دفاع آخر یک تیم قدرتمند بود.

noun countable

روبنده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sweeper

  1. noun a cleaning implement with revolving brushes that pick up dirt as the implement is pushed over a carpet
    Synonyms:
    carpet sweeper

ارجاع به لغت sweeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sweeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sweeper

لغات نزدیک sweeper

پیشنهاد بهبود معانی