صفت تفضیلی:
more extensiveصفت عالی:
most extensiveهمهجانبه، گسترده، فراگیر، عمیق (تحقیق و مطالعه و غیره)، پهناور، بزرگ، گسترده، وسیع (جنگل و زمین و غیره)، دامنهدار، وسیع، قابلملاحظه (عملیات و سرمایهگذاری)، مفصل (مقدمه و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's success can be attributed to its extensive approach to marketing.
موفقیت این شرکت را میتوان به رویکرد همهجانبهی آن به بازاریابی نسبت داد.
The extensive reforms undertaken by the government.
اصلاحات دامنهداری که دولت انجام داده است.
an extensive forest
جنگل پهناور
The motor had undergone extensive testing.
موتور مورد آزمایشهای گستردهای قرار گرفته بود.
The buildings suffered extensive damage.
ساختمانها دستخوش آسیب فراوانی شدند.
extensive discussions
مذاکرات فراگیر
an extensive list of literary books
فهرست مفصلی از کتابهای ادبی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extensive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extensive