امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sizable

American: ˈsaɪzəbl British: ˈsaɪzəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
( sizeable ) قابل‌ملاحظه، بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a sizable man
- مرد تنومند
- a sizable increase
- افزایش زیاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sizable

  1. adjective considerable, large
    Synonyms: ample, big, burly, capacious, comprehensive, decent, decent-sized, extensive, good, goodly, great, gross, hefty, husky, jumbo, largish, major, massive, ponderous, respectable, sensible, spacious, strapping, substantial, tidy, voluminous, whopping
    Antonyms: inadequate, inconsiderable, insufficient, little, short, small, tiny

ارجاع به لغت sizable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sizable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sizable

لغات نزدیک sizable

پیشنهاد بهبود معانی