آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Insufficient

ˌɪnsəˈfɪʃnt ˌɪnsəˈfɪʃnt

صفت تفضیلی:

more insufficient

صفت عالی:

most insufficient

معنی insufficient | جمله با insufficient

adjective C1

ناکافی، نارسا، نابسنده، ضعیف، ناکارآمد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His explanation was insufficient to convince me.

توضیح او برای قانع کردن من ناکافی بود.

The amount of food provided for the party was insufficient, leaving many guests hungry.

مقدار غذای تهیه‌شده برای میهمانی کافی نبود و بسیاری از مهمانان گرسنه ماندند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

insufficient evidence

شواهد و ادله‌ی ضعیف

This amount is insufficient.

این مبلغ کافی نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد insufficient

سوال‌های رایج insufficient

صفت تفضیلی insufficient چی میشه؟

صفت تفضیلی insufficient در زبان انگلیسی more insufficient است.

صفت عالی insufficient چی میشه؟

صفت عالی insufficient در زبان انگلیسی most insufficient است.

معنی insufficient به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «insufficient» در زبان فارسی به «ناکافی» یا «غیرکافی» ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان انگلیسی برای بیان حالتی به کار می‌رود که در آن مقدار، کیفیت یا میزان چیزی کمتر از حد موردنیاز یا انتظار است. وقتی چیزی را «insufficient» می‌نامیم، در واقع تأکید می‌کنیم که آن مورد پاسخ‌گوی شرایط، اهداف یا نیازهای موجود نیست. به همین دلیل، این واژه بیشتر در موقعیت‌های رسمی، علمی، حقوقی یا مدیریتی دیده می‌شود، جایی که ارزیابی کمیت یا کیفیت اهمیت ویژه‌ای دارد.

کاربرد «insufficient» را می‌توان در بسیاری از حوزه‌ها مشاهده کرد. در علوم پزشکی، وقتی منابع بدن مانند ویتامین یا خون ناکافی باشد، از این واژه برای توصیف وضعیت بیمار استفاده می‌شود. در زمینه‌ی اقتصادی، ممکن است منابع مالی یک پروژه «insufficient» توصیف شوند، یعنی سرمایه‌ی موجود توانایی پشتیبانی کامل از برنامه‌ی پیش‌بینی‌شده را ندارد. حتی در زبان روزمره نیز وقتی زمان، انرژی یا توجه کافی برای انجام کاری در اختیار نداریم، می‌توانیم از این واژه بهره ببریم.

از نظر بار معنایی، «insufficient» اغلب حالتی منفی را منتقل می‌کند. این واژه نشان‌دهنده‌ی یک نقص یا کمبود است که باید به نحوی جبران شود. برای مثال، وقتی یک گزارش «insufficient evidence» (مدرک ناکافی) را نشان می‌دهد، یعنی داده‌های موجود برای اثبات یا رد یک ادعا کفایت نمی‌کنند. این مفهوم، علاوه‌بر تأکید بر کمبود، نوعی هشدار هم در خود دارد که بیانگر لزوم بهبود شرایط یا افزودن منابع است.

از دیدگاه زبان‌شناسی، «insufficient» در دسته‌ی صفت‌ها قرار می‌گیرد و معمولاً پیش از اسم به کار می‌رود. ترکیب‌هایی مانند «insufficient funds»، «insufficient information» یا «insufficient preparation» نمونه‌های رایجی از کاربرد این واژه هستند. همین تنوع در ترکیب‌ها نشان می‌دهد که این واژه انعطاف‌پذیری بالایی دارد و می‌تواند به جنبه‌های مختلفی از زندگی فردی، اجتماعی و علمی اشاره کند.

«insufficient» واژه‌ای است که به‌خوبی نقش هشداردهنده و توصیفی را هم‌زمان ایفا می‌کند. این کلمه به ما یادآوری می‌کند که برای رسیدن به اهداف، تنها داشتن منابع یا شرایط کافی نیست، بلکه میزان و کیفیت آن‌ها باید در حد مطلوب باشد. هر جا که سخن از کمبود، نارسایی یا نبود کفایت به میان بیاید، «insufficient» بهترین واژه برای انتقال دقیق این معناست.

ارجاع به لغت insufficient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insufficient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insufficient

لغات نزدیک insufficient

پیشنهاد بهبود معانی