صفت تفضیلی:
more incompetentصفت عالی:
most incompetentنامناسب، غیرکافی، ناشایسته، بیکفایت، نالایق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the incompetent managers who made the company go bankrupt
مدیران نالایقی که شرکت را ورشکست کردند
an incompetent surgeon
جراح ناشی
Usually husbands and wives are (considered) incompetent to testify in favor of each other.
معمولاً زن و شوهر صلاحیت گواهی دادن به سود یکدیگر را ندارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «incompetent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incompetent