امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Able

ˈeɪbl ˈeɪbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    abler
  • صفت عالی:

    ablest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
توانا، توانمند، لایق، قابل، قادر، ماهر، ماهرانه، آماده، بااستعداد، مناسب، شایسته، مستعد، خلیق، صلاحیت‌دار، دارای صلاحیت قانونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Iranian women are able to vote.
- زنان ایرانی دارای حق رأی هستند.
- He is not able to buy the house.
- او استطاعت خرید خانه را ندارد.
- Some animals are able to see in the dark.
- بعضی از حیوانات می‌توانند در تاریکی ببینند.
- When it comes to teaching, he is quite able.
- در تدریس بسیار ماهر است.
- able to read
- قادر به خواندن
- a shoe that is able to be repaired
- کفشی که قابل تعمیر است.
- a hill able to be climbed
- تپه‌ای که می‌توان از آن بالا رفت.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد able

  1. adjective capable of performing; having an innate capacity
    Synonyms:
    adept adequate adroit agile alert apt bright capable competent cunning deft dexterous easy effortless endowed equipped facile fitted good intelligent knowing powerful ready smart strong worthy
    Antonyms:
    ineffective inept infirm powerless unable useless
  1. adjective able to perform well; having a proven capacity
    Synonyms:
    accomplished adroit agile artful au fait brilliant capable clever deft dexterous effective effectual efficient equal to experienced expert facile gifted ingenious intelligent keen know backwards and forwards know one’s onions know the ropes learned masterful masterly powerful practiced prepared proficient qualified responsible savvy sharp skilled skillful smart talented there trained up to it up to snuff up to speed with it
    Antonyms:
    delicate feeble inept stupid weak

لغات هم‌خانواده able

ارجاع به لغت able

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «able» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/able

لغات نزدیک able

پیشنهاد بهبود معانی