آنجا، در آنجا، به آنجا، بهآنجا، در این جا، در این موضوع، آنجا، آن مکان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
right there
همانجا
there, where the roads meet
در آنجایی که راهها بههم میرسند
Stand over there.
آنجا بایست.
Put the book there.
کتاب را آنجا بگذار.
go back to your country and stay there!
به میهن خودت برگرد و آنجا بمان!
There he comes now.
حالا دارد میآید.
there's glory for you!
افتخار چیزی جز این نیست!
There, that must be his car.
لابد این ماشین اوست.
There goes the class bell, I must hurry.
زنگ کلاس را زدند باید شتاب کنم.
time to go there and back
وقت برای رفت و برگشت به آنجا
I seldom go there any more.
دیگر بهندرت به آنجا میروم.
When he got there the guests had gone.
وقتی که به آنجا رسید مهمانان رفته بودند.
There you are wrong.
در آن مورد اشتباه میکنی.
There were three people in the room.
سه نفر در اتاق بودند.
There were many problems.
مسائل فراوانی وجود داشت.
There are those who believe in ghosts.
کسانی هستند که به ارواح اعتقاد دارند.
There is no reason to go.
دلیلی برای رفتن وجود ندارد.
There, it's finished!
خب، تمام شد!
there, there, don't cry!
بیا، بیا، گریه نکن!
there now, what did I tell you!
دیدی، من که از اول به تو گفته بودم!
eat your dinner, there's a good boy!
شامت را بخور - چه پسر خوبی!
he is not all there
یک تختهاش کم است
there are no pains without gains
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
(عامیانه) خل
فوری، بلافاصله و بیدرنگ، بیمعطلی، درجا، در همان لحظه، همانجا
there are none so blind as those who will not see
آنان که چشم دارند و نمیبینند از همه کورترند
there are two sides to every story
هر قصهای دو طرف دارد، تنها به قاضی رفته خوشحال برمیگردد
there is an exception to every rule
هر قانونی استثنا دارد
there is a time and place for everything
هر چیزی زمان و جای خود را دارد
دوباره شروع کردی! ول کن نیستی!
کلمهی “there” در زبان فارسی به «آنجا» یا «در آنجا» ترجمه میشود.
این کلمه یکی از پرکاربردترین قیدهای مکان در زبان انگلیسی است و برای اشاره به محل، موقعیت یا حضور چیزی به کار میرود.
«There» معمولاً برای مشخص کردن مکان یک شیء، شخص یا رویداد استفاده میشود. برای مثال، جملهی «The book is over there» یعنی «کتاب آنجا است». در این کاربرد، «there» به مخاطب کمک میکند موقعیت دقیق شیء مورد نظر را در فضا تصور کند و آن را از چیزهای دیگر متمایز کند.
علاوه بر کاربرد مکانی، «there» در جملات بیفاعل یا ساختارهای اصطلاحی نیز دیده میشود. مثلاً در جملهی «There is a problem» یعنی «یک مشکل وجود دارد»، کلمهی «there» به ورود موضوع اصلی جمله کمک میکند و نقش نحوی مهمی در ساختار جمله دارد. این کاربرد در نوشتار رسمی، علمی و روزمره بسیار رایج است.
در مکالمات روزمره، «there» میتواند به شکل انتزاعیتر و برای اشاره به موقعیتها یا شرایط استفاده شود. برای مثال، وقتی میگوییم «I’ve been there» یعنی «من آن وضعیت را تجربه کردهام» یا «من آنجا بودهام»، این جمله میتواند به مکانی واقعی یا تجربهای خاص اشاره داشته باشد و بسته به متن، بار معنایی متفاوت پیدا کند.
در متون آموزشی و ادبیات، «there» نقش مهمی در ایجاد پیوستگی و وضوح جمله دارد. استفاده درست از آن کمک میکند جملات روان و قابل فهم باشند و مفهوم مکان یا حضور به طور دقیق منتقل شود. همچنین، این کلمه در ترکیب با افعال مختلف و عبارات اصطلاحی، دامنهی معنایی گستردهای پیدا میکند.
«there» ابزاری ساده اما کلیدی برای بیان مکان، وجود یا تجربه است و یادگیری کاربردهای دقیق آن باعث میشود مهارت مکالمه و نوشتار انگلیسی به شکل چشمگیری بهبود یابد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «there» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/there