آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Beyond

biˈjɑːnd bɪˈjɒnd

معنی beyond | جمله با beyond

adverb noun preposition uncountable B1

دوردست، آن‌سوی، در پس، آن‌طرف، آن طرف‌تر، آن سوتر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

beyond the river

آن‌سوی رودخانه

beyond the house

آن‌طرف خانه

adverb preposition B1

(ازنظر زمان) دیرتر، بیش از، بعداز، پس‌از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

beyond the visiting hours

بعداز ساعات اداری

The meeting extended beyond the scheduled time.

جلسه بیش از زمان مقرر تمدید شد.

adverb preposition

(ازنظر امکان یا ادراک) گذشته از، آن سوی، خارج از، فراتر

It is beyond my power.

از اختیار من خارج است.

He is beyond help.

کار او از کمک گذشته است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

be beyond somebody

خارج از تصور کسی بودن

adverb preposition

ورای، ماورای، فراسوی، مافوق، بیشتر از، بالاتر از، فراتر از

a success beyond one's expectations

موفقیت بیشتر از حد انتظار

Her talent extends beyond what anyone expected.

استعداد او فراتر از آن چیزی است که هرکسی انتظار داشت.

preposition

(در جمله‌های منفی و پرسشی) افزون بر، جز، مگر، غیر از، خارج از

He had no education beyond a high school diploma.

تحصیلاتی غیر از دیپلم دبیرستان نداشت.

This is beyond the capacity of a child.

بچه از عهده‌ی این کار برنمی‌آید (از توان کودک خارج است).

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد beyond

  1. adverb, preposition further; outside limits
    Synonyms:
    outside further over past above after besides moreover ahead behind away from in addition to apart from without farther in advance of on the other side clear of free of at a distance out of reach out of range on the far side over there good way off long way off remote superior to beyond the bounds yonder hyper as well as over and above
    Antonyms:

Phrasal verbs

go beyond

تجاوز کردن از

Collocations

beyond belief

باورنکردنی (آن سوی مرز باور)

باور نکردنی

above and beyond

ماورای، فراتر از، فراتر از انتظار، ماورای باور

beyond dispute

غیرقابل بحث، قطعی، واضح، بی‌چون و چرا

beyond (or without) doubt

بدون شک، بی‌شک، مطمئناً

beyond measure

بیش از حد، بیش از اندازه، بی‌حد، بسیار

Collocations بیشتر

beyond number

بی‌شمار

بی‌شمار، ناشمردنی، شمارناپذیر

within (or beyond) the bounds of possibility

ممکن (یا خارج از امکان)، در (خارج از) محدوده‌ی امکانات

beyond (or without) price

پربها، قیمتی از قیمت گذشته، گران‌بها

beyond recognition

تشخیص‌ناپذیر، نشناختنی

beyond (or over) the sea(s)

در آن سوی دریا(ها)، در ماورای بحار

Idioms

above and beyond

ماورای، فراتر از، فراتر از انتظار، ماورای باور

to live beyond one's means

بیش از درآمد خود خرج کردن

beyond control, outside control

خارج از توانایی یا سلطه، خودسر

out of (or beyond) one's depth

1- در آبی که از قد آدم بیشتر است 2- بیرون از حد فهم یا دانش شخص

beyond the shadow of a doubt

بدون هیچ‌گونه شک و تردید

Idioms بیشتر

beyond one's wildest dreams

خیلی بهتر از انتظار، (به طور غیرمترقبه) عالی

بالاتر از حد انتظار، آنچه که شخص خوابش را هم نمی‌دیده

old beyond one's years

عاقل‌تر از هم‌سالان خود، از سن خود خردمندتر

beyond question

بدون شک، بدون تردید

سوال‌های رایج beyond

معنی beyond به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «beyond» در زبان فارسی به «فراتر از» یا «ورای» ترجمه می‌شود.

«Beyond» واژه‌ای است که برای بیان مفهومی استفاده می‌شود که از یک حد، مرز، یا محدوده‌ی مشخص عبور کرده و وارد قلمرویی دیگر می‌شود. این کلمه می‌تواند هم در معنای فیزیکی و مکانی به کار رود و هم در معنای انتزاعی و مفهومی. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «فراتر از افق»، منظور جایی است که از دید مستقیم ما پنهان است، و وقتی گفته می‌شود «فراتر از انتظار»، منظور شرایطی است که از حد معمول و پیش‌بینی‌شده عبور کرده است. این انعطاف معنایی، «beyond» را به یکی از واژگان پرکاربرد و تأثیرگذار در زبان انگلیسی تبدیل کرده است.

در معنای مکانی، «beyond» به اشاره به نقطه‌ای بعد از یک مرز یا مکان مشخص به کار می‌رود. مثلاً اگر بگوییم «خانه‌ای فراتر از رودخانه»، این جمله نشان‌دهنده‌ی موقعیت خانه در جایی آن‌سوی رودخانه است. این کاربرد در ادبیات توصیفی و متون سفرنامه‌ای نیز فراوان دیده می‌شود، زیرا به خواننده کمک می‌کند تا تصویری گسترده‌تر و گاه رازآلودتر از محیط ترسیم کند.

در معنای مفهومی و انتزاعی، «beyond» معمولاً برای بیان عبور از یک سطح فکری، احساسی یا ارزشی به کار می‌رود. عباراتی مانند «beyond imagination» (فراتر از تصور) یا «beyond doubt» (ورای شک) نمونه‌هایی هستند که نشان می‌دهند چیزی از مرزهای معمولی فهم یا تردید عبور کرده است. این کاربرد، به ویژه در متون انگیزشی، فلسفی یا علمی، بار معنایی عمیق و تأثیرگذاری دارد.

از نظر بلاغی، «beyond» اغلب برای ایجاد حس کنجکاوی، شگفتی یا تحسین استفاده می‌شود. نویسندگان و شاعران با به‌کارگیری این واژه، مرزهای ذهنی مخاطب را گسترش می‌دهند و او را به تصور یا تجربه‌ی قلمروهایی دعوت می‌کنند که پیش‌تر ناشناخته بوده‌اند. در این کاربرد، «beyond» نه‌تنها یک واژه‌ی توصیفی، بلکه ابزاری هنری برای خلق تصویر ذهنی و برانگیختن احساسات است.

«beyond» واژه‌ای است که ظرفیت آن برای بیان مفاهیم گسترده، از امور ملموس و قابل اندازه‌گیری گرفته تا مفاهیم انتزاعی و نامحدود، باعث شده است جایگاه ویژه‌ای در زبان انگلیسی داشته باشد. این کلمه هم در مکالمات روزمره و هم در نوشتار رسمی و ادبی به کار می‌رود و با توجه به بافت جمله، می‌تواند معناهایی از یک مرز جغرافیایی ساده تا ایده‌هایی بی‌انتها و بیکران را منتقل کند.

ارجاع به لغت beyond

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beyond» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beyond

لغات نزدیک beyond

پیشنهاد بهبود معانی