ناگهان، یکباره، بلافاصله، فوراً، در یک چشم به هم زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The machine starts working like flipping a light switch as soon as you press the button.
ماشین بهمحض فشار دادن دکمه، فوراً شروع به کار میکند.
The problem was solved like flipping a light switch after the team fixed the software.
بعداز اینکه تیم، نرمافزار را اصلاح کرد، مشکل در یک چشم به هم زدن حل شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «like flipping a light switch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/like-flipping-a-light-switch