آخرین به‌روزرسانی:
Eccentric
ɪkˈsentrɪk
ɪkˈsentrɪk
شکل جمع:
eccentricsصفت تفضیلی:
more eccentricصفت عالی:
most eccentricمعنی eccentric | جمله با eccentric
noun
adjective
گریزنده از مرکز، بیرون از مرکز، (مجازاً) غیرعادی، غریب، عجیب
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
eccentric disk
صفحه‌ی لنگ (خارج از مرکز)
eccentric motion
لنگ چرخش
نمونه‌جمله‌های بیشتر
an eccentric man whose house was filled with his own statues
آدمی غیرعادی که خانه‌اش از مجسمه‌های خودش پر بود
Some planets have an eccentric orbit.
مدار برخی از سیاره‌ها کاملاً مدور نیست.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد eccentric
-
adjective bizarre, unusualSynonyms:unusual odd strange peculiar weird abnormal anomalous irregular erratic uncommon unconventional atypical singular idiosyncratic quirky quaint curious funny offbeat off-center cockeyed bent nutty kooky flaky crazy whimsical droll quizzical outlandish wild freakish freak funky beat off the wall out in left field way out characteristic capricious
سوال‌های رایج eccentric
شکل جمع eccentric چی میشه؟
شکل جمع eccentric در زبان انگلیسی eccentrics است.
صفت تفضیلی eccentric چی میشه؟
صفت تفضیلی eccentric در زبان انگلیسی more eccentric است.
صفت عالی eccentric چی میشه؟
صفت عالی eccentric در زبان انگلیسی most eccentric است.
ارجاع به لغت eccentric
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «eccentric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eccentric
لغات نزدیک eccentric
- - ecce
- - ecce homo
- - eccentric
- - eccentricity
- - ecchymosis