آخرین به‌روزرسانی:

Whimsical

ˈwɪmzɪkl ˈwɪmzɪkl

صفت تفضیلی:

more whimsical

صفت عالی:

most whimsical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

( whimsicallity ) بوالهوس، وسواسی، دهن‌بین، غریب، خیالباف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a whimsical millionaire

یک میلیونر هوس‌باز

he and his whimsical plans

او و نقشه‌های بوالهوسانه‌ی او

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a whimsical market fluctuating according to political conditions

بازار بی‌ثبات که طبق شرایط سیاسی نوسان می‌کند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whimsical

  1. adjective playful, fanciful
    Synonyms:
    funny odd unusual curious peculiar mischievous amusing droll uncertain erratic arbitrary capricious unpredictable wayward fantastic waggish comical quaint singular weird eccentric chancy dicey flaky kinky quizzical chimerical freakish
    Antonyms:
    reasonable sensible behaving

سوال‌های رایج whimsical

صفت تفضیلی whimsical چی میشه؟

صفت تفضیلی whimsical در زبان انگلیسی more whimsical است.

صفت عالی whimsical چی میشه؟

صفت عالی whimsical در زبان انگلیسی most whimsical است.

ارجاع به لغت whimsical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whimsical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whimsical

لغات نزدیک whimsical

پیشنهاد بهبود معانی