صفت تفضیلی:
dicierصفت عالی:
diciestخطرناک، خطیر، پرمخاطره، نامشخص، نامعلوم، مشکوک، ریسکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Investing in that startup seems a bit dicey at the moment.
سرمایهگذاری در آن شرکت نوپا درحالحاضر کمی پرمخاطره به نظر میرسد.
The road conditions were dicey after the heavy snowfall last night.
شرایط جاده بعد از بارش سنگین برف دیشب، خطرناک بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dicey» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dicey