صفت تفضیلی:
more certainصفت عالی:
most certainمطمئن
I am quite certain that they will not come.
من کاملاً مطمئن هستم که آنها نخواهند آمد.
I'm certain how much it will cost.
مطمئن هستم که هزینهی آن چقدر خواهد بود.
قطعی، حتمی، مسلم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a certain cure
علاج قطعی
He predicted the enemy's certain defeat.
او شکست حتمی دشمن را پیشبینی کرد.
به نام...، ...نامی (درمورد اشخاصی که نمیشناسیم)
A certain Mr. Akbari wants you.
آقایی به نام اکبری با شما کار دارد.
A certain Smith arrived.
اسمیتنامی رسید.
تاحدی
His loyalty can be trusted to a certain extent.
وفاداری او تاحدی قابل اعتماد است.
Budget can improve the situation to a certain degree.
بودجه میتواند وضعیت را تا حد مشخصی بهبود بخشد.
معین، مشخص
He had a certain plan in mind for the weekend.
او برای آخرهفته برنامهی معینی در سر داشت.
The schedule was certain.
برنامه مشخص بود.
خاص
I am waiting for a certain someone to arrive.
منتظر شخص خاصی هستم که بیاید.
He possessed a certain talent for playing the piano.
او استعداد خاصی در نواختن پیانو داشت.
بدون شک، حتمی، مسلم، محقق
اطمینان به عمل آوردن، مطمئن شدن
to a certain extent (or degree)
تا اندازهای، به مقدار معینی
to some extent, to a certain extent
تا اندازهای، تا مقداری
(معمولاً در مورد زنان) پا به سن گذاشته
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «certain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/certain