فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Verifiable

    ˈverəˌfaɪəbl̩ ˈverɪfaɪəbl̩ ˈverɪfaɪəbl̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more verifiable

    • صفت عالی:

      most verifiable

    معنی‌ها

    adjective
    قابل رسیدگی، قابل تصدیق و تأیید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    adjective
    قابل بازبینی، تحقیق‌پذیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد verifiable

    1. adjective capable of being tested (verified or falsified) by experiment or observation
      Synonyms:
      provable correct confirmable falsifiable susceptible of proof

    ارجاع به لغت verifiable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «verifiable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/verifiable

    لغات نزدیک verifiable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه