تقویم summer, summertime
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تابستان پرمشغلهای را در نیویورک گذراند.
He spent a busy summer in New York.
مدرسه در تابستان تعطیل است.
The school is closed in summer.
بلبل پیک تابستان است.
The nightingale is a forerunner of summer.
کلمهی «تابستان» در زبان انگلیسی به Summer ترجمه میشود.
تابستان یکی از چهار فصل سال است که معمولاً با گرمترین و طولانیترین روزهای سال همراه است. این فصل زمانی رخ میدهد که بخش خاصی از زمین نسبت به خورشید بیشترین تابش را دریافت میکند و معمولاً در نیمکره شمالی بین خرداد تا شهریور و در نیمکره جنوبی بین آذر تا اسفند ادامه دارد. تابستان نمادی از گرما، رشد و سرزندگی است و تأثیر قابلتوجهی بر زندگی روزمره انسانها، گیاهان و حیوانات دارد.
در تابستان، روزها بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند که این تغییر در نور خورشید باعث افزایش فعالیتهای بیرونی و تفریحات متنوع میشود. بسیاری از مردم این فصل را فرصت مناسبی برای سفر، شنا، پیکنیک و تفریح در طبیعت میدانند. همچنین تابستان فصل رشد بسیاری از محصولات کشاورزی است و نقش مهمی در تأمین مواد غذایی جوامع ایفا میکند. این فصل بهخاطر گرمایش باعث تغییراتی در الگوهای زندگی و حتی فرهنگهای مختلف شده است.
تابستان در فرهنگها و ادبیات نیز جایگاه ویژهای دارد و اغلب با حس شادی، آزادی و جوانی مرتبط است. در بسیاری از کشورها جشنها و مراسم خاصی در این فصل برگزار میشود که نشاندهندهی خوشامدگویی به گرما و نور خورشید است. این فصل در هنر، موسیقی و شعر به عنوان نمادی از زندگی، شور و انرژی مثبت به تصویر کشیده شده است.
با این حال، گرمای تابستان میتواند چالشهایی نیز به همراه داشته باشد، از جمله افزایش مصرف انرژی برای خنکسازی، خشکسالی و مشکلات زیستمحیطی. به همین دلیل، مدیریت منابع طبیعی و آگاهی از تغییرات اقلیمی در این فصل اهمیت زیادی دارد تا بتوان تعادل بین استفاده از مواهب تابستان و حفظ محیط زیست را برقرار کرد. تابستان با تمام ویژگیها و تأثیراتش، فصل زندگی و حرکت است که انرژی و امید را در دل طبیعت و انسانها زنده نگه میدارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تابستان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابستان