امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Singular

    ˈsɪŋɡjələr ˈsɪŋɡjələ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more singular

    • صفت عالی:

      most singular

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective A2
    مفرد، تک، فرد، فرید، فوق‌العاده، خارق‌العاده، غریب، (دستور‌زبان) واژه مفرد، صیغه مفرد، غرابت، شگفتی، یکتایی، منحصر‌به‌فردی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun adjective
    تکین، منفرد
    - a singular specimen
    - یک نمونه‌ی بی‌همتا
    - a singular phenomenon
    - یک پدیده‌ی نادر
    - singular beauty
    - زیبایی چشمگیر
    - our team's singular triumphs
    - پیروزی‌های شگرف تیم ما
    - His death is a singular loss.
    - مرگ او ضایعه‌ی فوق‌العاده‌ای است.
    - what a singular remark!
    - چه گفته‌ی عجیبی!
    - third person singular
    - سوم شخص مفرد
    - a singular verb
    - فعل مفرد
    - Can a singular person be understood apart from his culture?
    - آیا می‌توان یک شخص واحد را جدا از فرهنگش مورد پژوهش قرارداد؟
    نمونه‌جمله‌های بیشتر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد singular

    1. adjective unique, odd
      Synonyms:
      uncommon strange peculiar unusual rare exceptional extraordinary original special odd bizarre eccentric curious remarkable conspicuous outstanding noteworthy eminent atypical queer weird unwonted unordinary breaking new ground avant-garde outlandish unprecedented unparalleled prodigious puzzling unthinkable unimaginable out-of-the-way loner
      Antonyms:
      normal usual ordinary regular
    1. adjective alone, separate
      Synonyms:
      single only individual one solitary separate particular exclusive sole definite certain unique respective solo discrete unrepeatable
      Antonyms:
      together combined attached mixed

    لغات هم‌خانواده singular

    ارجاع به لغت singular

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «singular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/singular

    لغات نزدیک singular

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی