فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Singles

ˈsɪŋɡəlz ˈsɪŋɡəlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • phrase uncountable
    ورزش مسابقه‌ی تک‌به‌تک (مخصوصاً تنیس)
    • - Sarah's powerful backhand won her the singles game.
    • - ضربه‌ی پشت‌دست قدرتمند سارا باعث برد او در مسابقه‌ی تک‌به‌تک شد.
    • - The singles was a fierce battle of stamina and strategy.
    • - مسابقه‌ی تک‌به‌تک یک مبارزه‌ی شدید از استقامت و استراتژی بود.
  • phrase plural
    مجردها، عزب‌ها، بی‌همسرها
    • - The event is open to both couples and singles.
    • - شرکت برای زوجین و مجردها آزاد است.
    • - This club is exclusively for singles.
    • - این باشگاه منحصراً برای مجردهاست.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد singles

  1. verb To make a choice from a number of alternatives.
    Synonyms: selects, specifies, separates, picks, opts, segregates, particularizes, elects, isolates, chooses, culls

Collocations

  • a singles bar

    پیاله‌فروشی افراد مجرد، بار مجردها

لغات هم‌خانواده singles

ارجاع به لغت singles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «singles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/singles

لغات نزدیک singles

پیشنهاد بهبود معانی