آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ خرداد ۱۴۰۳

    Single

    ˈsɪŋɡl ˈsɪŋɡl

    گذشته‌ی ساده:

    singled

    شکل سوم:

    singled

    سوم‌شخص مفرد:

    singles

    وجه وصفی حال:

    singling

    شکل جمع:

    singles

    معنی single | جمله با single

    adjective noun countable B2

    تک، تنها، یک، واحد، هر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    a single-bedroom apartment

    آپارتمان تک‌خوابه

    We turned it into a single neighborhood.

    ما آن را تبدیل به یک محله‌ی واحد کردیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I won't pay a single penny!

    یک شاهی هم نخواهم داد!

    He has not made a single suggestion.

    حتی یک پیشنهاد هم نکرده است.

    the single most important event in the history of Iran

    به‌راستی یکی از مهمترین رویداد تاریخ ایران

    Western Europe is going to have a single currency.

    اروپای غربی دارای یک پول واحد خواهد شد.

    a single house

    منزل تک‌خانواده

    It needs a single layer of paint.

    فقط یک لایه رنگ احتیاج دارد.

    A single orange remained on the table.

    تنها یک پرتقال روی میز باقی مانده بود.

    adjective noun countable A2

    مجرد، تک، فرد، تنها، منفرد، یگانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    a singles party

    مهمانی برای مجردها

    a single man

    یک مرد مجرد

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He is truly single among his fellows.

    در میان دوستان خود واقعاً تک است.

    Zari decided to stay single for the rest of her life.

    زری تصمیم گرفت تا آخر عمر مجرد بماند.

    adjective noun countable B1

    یک‌نفره، تک‌نفره، اتاق تک‌نفره

    a single bed

    تختخواب یک‌نفره

    We play singles or doubles.

    یک‌نفره یا دونفره بازی می‌کنیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    every single citizen

    هر نفر شهروند

    I think of her each single minute.

    هر دقیقه در فکر او هستم.

    It rained every single day.

    هر روز خدا باران آمد.

    verb - intransitive verb - transitive

    ورزش ضربه‌ی یک امتیازی زدن (در بیسبال)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    He tried his best, but could only single to center field.

    او تمام تلاش خود را کرد، اما فقط می‌توانست به وسط زمین ضربه‌ی یک امتیازی زند.

    Despite his efforts, the batter could only single to left field.

    علی‌رغم تلاش‌هایش، بازیکن فقط توانست به قسمت چپ زمین ضربه‌ی یک امتیازی زند.

    noun countable

    موسیقی تک‌آهنگ

    The latest single from the band became an instant hit.

    آخرین تک‌آهنگ این گروه به یک موفقیت فوری تبدیل شد.

    I bought their newest single and played it on repeat all day.

    من جدیدترین تک‌آهنگ آن‌ها را خریدم و تمام روز آن را روی تکرار گذاشتم.

    noun countable

    ورزش ضربه‌ی یک امتیازی (در کریکت)

    He hit a single and advanced to first base.

    او ضربه‌ی یک امتیازی زد و تا جایگاه اولیه پیش رفت.

    The team needed just one more single to tie the game.

    این تیم فقط به یک ضربه‌ی یک امتیازی نیاز داشت تا بازی را به تساوی بکشاند.

    noun uncountable

    ورزش مسابقه‌ی یک‌به‌یک

    The singles tournament will begin next week.

    مسابقات یک‌به‌یک از هفته‌ی آینده آغاز خواهد شد.

    She is the top-ranked player in women's singles.

    او برترین بازیکن مسابقات یک‌به‌یک زنان است.

    noun countable B1

    انگلیسی بریتانیایی بلیت یک‌طرفه

    She bought a single for the ferry to the island.

    او یک بلیت یک‌طرفه برای کشتی به جزیره خرید.

    I only need a single for the train ride to the city.

    من بلیت یک‌طرفه برای سفر با قطار به شهر نیاز دارم.

    adjective

    گیاه‌شناسی تک‌ردیف (در گل‌ها)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    a single rose

    گل سرخ تک‌ردیف

    a single red rose

    گل رز قرمز تک‌ردیف

    adjective

    صریح، صادق، درست‌کار

    The reporter prided himself on his single and unbiased reporting style.

    گزارشگر به سبک گزارشگری صادق و بی‌طرفانه‌ی خود افتخار می‌کرد.

    I trust her advice because she always gives me single and truthful feedback.

    من به توصیه‌های او اعتماد دارم زیرا او همیشه به من بازخورد صریح و صادقانه می‌دهد.

    adjective

    کامل، صددرصد، تمام، تمام‌وکمال، دربست، بی‌کم‌وکاست، تقسیم‌نشده، یکپارچه، متحد

    She wore a beautiful single strand of pearls around her neck.

    او یک زنجیر مروارید زیبای یکپارچه به دور گردنش می‌انداخت.

    It was a long and single road that stretched out before us.

    این یک جاده طولانی و تقسیم‌نشده بود که پیش روی ما بود.

    verb - transitive

    جدا کردن، برگزیدن، انتخاب کردن، سوا کردن

    A special trait singles him out from the rest.

    ویژگی خاصی او را از دیگران جدا می‌کند.

    He singled Ali out as his successor.

    او علی را به عنوان جانشین خود برگزید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    he singled out a fat sheep

    یک گوسفند چاق سوا کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد single

    1. adjective alone, distinct
      Synonyms:
      separate isolated private special distinct individual particular uncommon rare unusual specific original exclusive exceptional sole restricted odd personal one only singular unshared undivided simple unmixed solitary separated secluded unalloyed peerless unrivaled not public not general unitary indivisible distinguished especial unblended without equal unique singled-out loner lone uncompounded
      Antonyms:
      together combined united mixed double
    1. adjective not married
      Synonyms:
      unmarried unattached free alone spouseless unwed eligible solo divorced separated bachelor loner living alone companionless
      Antonyms:
      married wedded wed united together

    Collocations

    single combat

    نبرد تن‌به‌تن

    single figures

    (شماره یا چیز شمردنی) زیرده، از یک تا نه

    لغات هم‌خانواده single

    • noun
      single, singles, singleness, singularity
    • adjective
      single, singular
    • adverb
      singly, singularly

    سوال‌های رایج single

    گذشته‌ی ساده single چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده single در زبان انگلیسی singled است.

    شکل سوم single چی میشه؟

    شکل سوم single در زبان انگلیسی singled است.

    شکل جمع single چی میشه؟

    شکل جمع single در زبان انگلیسی singles است.

    وجه وصفی حال single چی میشه؟

    وجه وصفی حال single در زبان انگلیسی singling است.

    سوم‌شخص مفرد single چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد single در زبان انگلیسی singles است.

    ارجاع به لغت single

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «single» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/single

    لغات نزدیک single

    • - singin bird
    • - singing
    • - single
    • - single (ticket)
    • - single address
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.