Unrivaled

ʌnˈrɑɪvəld ʌnˈraɪvld
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: unrivalled

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
بی‌رقیب، بی‌همتا، بی‌نظیر، بی‌مانند، منحصر‌به‌فرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The beauty of Taj Mahal is unrivaled.
- زیبایی تاج محل بی‌نظیر است.
- The chef's culinary skills were unrivaled.
- مهارت‌های آشپزی این سرآشپز منحصر‌به‌فرد بود.
- unrivalled innovation
- نوآوری بی‌همتا
- The team's performance was unrivaled.
- عملکرد این تیم بی‌مانند بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unrivaled

  1. adjective peerless
    Synonyms:
    best excellent perfect outstanding superior greatest supreme incomparable unmatched unequaled unparalleled matchless second to none without equal unsurpassed beyond compare tops champion faultless super

ارجاع به لغت unrivaled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unrivaled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unrivaled

لغات نزدیک unrivaled

پیشنهاد بهبود معانی