۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

عیب به انگلیسی

توضیحات:

همچنین می‌توان از معایب به‌جای عیب استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / eyb /

defect, fault, disadvantage, shortcoming, flaw, blemish, demerit, taint, drawback, imperfection, stigma, impairment, failing, malfunction, error, disfigurement, weakness, crack, deficiency, imperfection, failure, disability, handicap, disqualification, frailty, damage, infirmity, weakness

نقص

این خانه دو عیب بزرگ دارد.

This house has two major disadvantages.

.... عیب و هنرش نهفته باشد

... his fault and virtues are hidden

اسم
فونتیک فارسی / eyb /

blame, fault, stain, spot, blot, tarnish, vice, notoriety

رسوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

عیب بزرگ

a grievous fault

آن‌ها سعی کردند لکه‌ی عیب را به شخص دیگری نسبت دهند.

They tried to shift the blame spot onto someone else.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عیب

  1. مترادف:
    آهو صدمه علت فساد منقصت نقصان نقص نقیصه وصمت
  1. مترادف:
    تقصیر خرده خطا
  1. مترادف:
    بدی زشتی شایبه معرت
  1. مترادف:
    رسوایی عار

ارجاع به لغت عیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عیب

لغات نزدیک عیب

پیشنهاد بهبود معانی