آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Stagnate

ˈstæɡneɪt stæɡˈneɪt

معنی stagnate | جمله با stagnate

verb - intransitive

راکد شدن، راکد ماندن، از جنبش ایستادن، بی‌حرکت شدن، گندیده شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Water that stagnates will become foul.

آبی که راکد باشد، گندیده می‌شود.

a stagnating mind

مغز غیرفعال

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stagnate

  1. verb deteriorate by lack of action
    Antonyms:

ارجاع به لغت stagnate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stagnate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stagnate

لغات نزدیک stagnate

پیشنهاد بهبود معانی