آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳

    Idle

    ˈaɪdl ˈaɪdl

    گذشته‌ی ساده:

    idled

    شکل سوم:

    idled

    سوم‌شخص مفرد:

    idles

    وجه وصفی حال:

    idling

    صفت تفضیلی:

    more idle

    صفت عالی:

    most idle

    معنی idle | جمله با idle

    adjective adverb verb - intransitive verb - transitive C1

    بیکار، تنبل، بیهوده، بیخود، بی‌اساس، بی‌پروپا، وقت گذراندن، وقت تلف کردن، تنبل شدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    idle talk

    سخن بیهوده

    an idle hope

    امید بیجا

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Don't trust his idle promises.

    به قول‌های پوچ او اعتماد نکن.

    the idle threats of a dying dictator

    تهدیدات توخالی یک دیکتاتور درحال مرگ

    idle rumors

    شایعات بی‌اساس

    An idle student who sleeps until ten in the morning.

    شاگرد تنبلی که تا ساعت ده صبح می‌خوابد.

    Idle machines.

    ماشین‌هایی که بدون استفاده مانده‌اند.

    idle hours

    ساعات بیکاری

    The depression made many workers idle.

    بحران اقتصادی بسیاری از کارگران را بیکار کرد.

    He idled along the river.

    در امتداد رودخانه می‌پلکید.

    He was idling in the garden.

    او در باغ ول می‌گشت.

    to idle away one's youth

    جوانی خود را به هدر دادن

    an engine at idle

    موتور در حال کار درجا

    idle gear

    چرخ‌دنده‌ی هرزگرد

    The strike idled thousands of workers.

    اعتصاب، هزاران کارگر را از کار بازداشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد idle

    1. adjective not used; out of action
      Synonyms:
      unused inactive unemployed empty vacant passive still motionless quiet resting deserted abandoned down dead out of work jobless laid-off out of operation inert asleep sleepy stationary untouched waste void workless rusty barren redundant uncultivated on the shelf closed down gathering dust dusty on the bench mothballed leisured
      Antonyms:
      active working used busy employed productive
    1. adjective lazy
      Synonyms:
      sluggish shiftless slothful lackadaisical at rest taking it easy
      Antonyms:
      busy productive diligent ambitious hustling
    1. adjective worthless, ineffective
      Synonyms:
      useless ineffective vain fruitless futile unsuccessful unproductive trivial insignificant empty hollow pointless unnecessary irrelevant bootless unhelpful abortive otiose nugatory of no avail groundless frivolous not serious superficial rambling unavailing
      Antonyms:
      effective important productive worthwhile

    Idioms

    idle hands are the devil's tools

    دست‌های آدم بیکار آلت شیطان هستند، شیطان برای آدم بیکار کار پیدا می‌کند.

    سوال‌های رایج idle

    گذشته‌ی ساده idle چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده idle در زبان انگلیسی idled است.

    شکل سوم idle چی میشه؟

    شکل سوم idle در زبان انگلیسی idled است.

    وجه وصفی حال idle چی میشه؟

    وجه وصفی حال idle در زبان انگلیسی idling است.

    سوم‌شخص مفرد idle چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد idle در زبان انگلیسی idles است.

    صفت تفضیلی idle چی میشه؟

    صفت تفضیلی idle در زبان انگلیسی more idle است.

    صفت عالی idle چی میشه؟

    صفت عالی idle در زبان انگلیسی most idle است.

    ارجاع به لغت idle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «idle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/idle

    لغات نزدیک idle

    • - idiotism
    • - idk
    • - idle
    • - idle chatter
    • - idle hands are the devil's tools
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.