ساکن، استاده، بی تغییر، ایستا، بیحرکت، لایتغیر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For a time, the shadow remained stationary.
سایه تا مدتی بیحرکت باقی ماند.
a stationary engine
موتور خاموش
stationary machinery
ماشینآلات خوابیده
a stationary gun
توپ غیرقابلحمل
stationary population
جمعیت ثابت
The patient's condition has remained stationary.
وضع بیمار تغییر نکرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stationary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stationary