اعتبار، جایگاه، مرتبه، مقام، منزلت، موقعیت (اجتماعی، سازمانی و...)
The company’s international standing has improved over the past decade.
اعتبار بینالمللی شرکت طی دههی گذشته افزایش یافته است.
She has high standing in both legal and political circles.
او در محافل حقوقی و سیاسی از جایگاه بالایی برخوردار است.
a man of very high standing
مردی بسیار بلندمرتبه
in good standing
در وضع خوب
team standings in the league
جایگاه هر یک از تیمهای گروه ورزشی
سابقه، قدمت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their partnership is one of five years' standing.
شراکت آنها پنج سال قدمت دارد.
As a client of ten years’ standing, he expected better service.
بهعنوان مشتریای با ده سال سابقه، انتظار خدمات بهتری داشت.
a member of long standing
عضوی دارای سابقهی طولانی
دائمی، ثابت، همیشگی، راکد
She’s on a standing panel that meets every month.
او در گروهی دائمی عضویت دارد که هر ماه جلسه دارند.
There is a standing rule against bringing food into the lab.
قانون ثابتی وجود دارد که آوردن غذا به آزمایشگاه را ممنوع میکند.
standing water
آب راکد
a standing order
دستوری که به قوت خود باقی است
ایستاده، سرپا، عمودی
All the tickets have been sold and we have standing room only.
همهی بلیطها به فروش رفته است و فقط جا برای ایستادن داریم.
She placed the sign standing by the entrance.
او تابلو را بهصورت عمودی کنار ورودی قرار داد.
standing position
حالت ایستاده
a standing jump
پرش در حالت ایستاده
a standing (an open) invitation
دعوت باز، دعوت همیشگی
مورد تشویق ایستاده حضار قرار گرفتن
سنت دیرینه، رسم دیرینه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «standing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/standing