۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Lifesaving

ˈlaɪfˌseɪvɪŋ ˈlaɪfˌseɪvɪŋ

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: life-saving

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

نجات‌بخش، حیاتی، نجات‌دهنده‌ی زندگی

Wearing a seatbelt is a simple but lifesaving habit.

بستن کمربند ایمنی عادتی ساده اما نجات‌بخش است.

Quick thinking and life-saving actions prevented a tragedy.

تفکر سریع و اقدامات نجات‌دهنده مانع از وقوع یک فاجعه شدند.

noun uncountable

نجات‌غریق (مجموعه‌اقدامات لازم برای نجات جان فرد درحال غرق شدن در آب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Life-saving requires both physical strength and quick thinking.

نجات‌غریق نیاز به قدرت بدنی و تفکر سریع دارد.

The club offers free lifesaving lessons every summer.

این باشگاه هر تابستان کلاس‌های رایگان آموزش نجات‌غریق برگزار می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lifesaving

  1. adjective done to prevent someone from dying, especially in an emergency or medical context
  1. noun actions or techniques used to rescue someone from drowning or danger in water, especially as part of water safety and lifeguard training

ارجاع به لغت lifesaving

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lifesaving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lifesaving

لغات نزدیک lifesaving

پیشنهاد بهبود معانی