امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bushed

bʊʃt bʊʃt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
از بوته پوشیده شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- After the long walk, I am bushed.
- بعد از پیاده‌روی طولانی دیگر نا ندارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bushed

  1. adjective Very tired
    Synonyms: beat, exhausted, all-in, fatigued, pooped, spent, tired, worn, dead

ارجاع به لغت bushed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bushed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bushed

لغات نزدیک bushed

پیشنهاد بهبود معانی