آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bushed

bʊʃt bʊʃt

معنی bushed | جمله با bushed

adjective informal

خسته، کوفته، ازپادرآمده

After the long walk, I am bushed.

بعد از پیاده‌روی طولانی دیگر نا ندارم.

By the end of the trip, we were all bushed.

تا پایان سفر، همه‌مان از پا درآمده بودیم.

adjective

(انگلیسی استرالیایی) سردرگم، گیج، سرگردان، حیران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

She was bushed by the sudden change of plans.

او از تغییر ناگهانی برنامه‌ها گیج شد.

The hikers were completely bushed in the forest.

کوهنوردان در جنگل کاملاً سرگردان بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bushed

  1. adjective very tired
    Synonyms:

ارجاع به لغت bushed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bushed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bushed

لغات نزدیک bushed

پیشنهاد بهبود معانی